الا ای عشق ما ای غرب وحشی
نبینم توی گل مانند خر شی
مبادا کَس بگیرد حالتان را
به جا آرد کمی احوالتان را
نگیرد کس هواپیمایتان را
یکی مَهپیکر زیبایتان را
بمیرم من! الهی بد نبینی
بلاهایی که پیش آید نبینی
دعا دارم به کم قانع نگردی
چنین دیگر شما ضایع نگردی
ببین خون در دلم گردیده امروز
دو چشمم اشک ماتم دیده امروز
دلم در تاب و تب افتاده زیرا
دگر جانم به لب افتاده زیرا
از آن طیارههایت، ورپریده
خبرهای بدی ما را رسیده!
شنیدستم که لو رفتی شدیداً
کنون تا ناکجا رفتی شدیداً
نترس! آخر چرا بیرنگ و رویی
نکن باور تو این بیآبرویی!
خیالت تخت و راحت ما نمردیم
دلارت را عمو، مفتی نخوردیم
کنون سازم فضا را گیج و قاتی
بسازم روز وشب هِی شایعاتی
ز ترسم گر کنون بیرنگ و رویم
نشستم هر کجا، این را بگویم:
«هواپیما نبود این! پس دروغ است
تمام ماجرا در کشک و دوغ است!»
به بیداری و یا در حالت خواب
خیالت جمع و راحت باشد ارباب
حمایت میشوی هر جا که باشی
به هر سوتی که هر جا داده باشی
جنایت هم کنی ما پشتت هستیم
شبیه مهرهای در مشتت هستیم
همانا بوق تبلیغاتِتانیم
چونان یابوی در میدانِتانیم
ببین اینجا نشستم خاطرت جمع
هوادار تو هستم خاطرت جمع
وطن را میفروشم، مردِ مردَم
الهی دور آمریکا بگردم!